گام دوم؛ مرحله دوم، به خط زدن!
علیرضا بصیری - در سرآغاز پنجمین دهۀ انقلاب و در گام دوم حرکت انقلاب به سمت تمدن اسلامی بیانیهای صادر شد که زمستان ۹۷ را برای نسل جوان مومن به انقلاب اسلامی بهار کرد. خمینی عصر ما برای جلو بردن نهضت در یک اعلامیه انقلابی فرمان جهاد عمومی داد، یک نسل را به میدان مبارزه آورد و پرچمدار این راهپیمایی تا دروازه های آرمانشهر اسلامی کرد.
یک تصمیم اساسی برای تغییر صحنه کشور به نفع آرمانها لازم بود، اعتمادی حقیقی به همین نسل جوان (یک کلام جوانگرایی)! در مرحله اول ، به جهت ایجاد آمادگی ذهنی از "اعجاز رخداد انقلاب" و "بزرگی مسیر پیموده شده" سخن گفت و "هفت اولویت پیش رو انقلاب" را در تناسب با "چشم انداز تمدنی" به اجمال تبیین کرد.
اما اما...
بعد از این خط دادن به قلوب انقلابیون و به خط کردنشان، حالا نوبت به خط زدن است! در دیدارِ ماهرمضانیِ دانشجویان با فرمانده کلیات نقشه اجرائی –بخوانید پیوست اول بیانیه- محل گفتگو بود! اینکه باید هستههای انقلابی از جوانان که حول مسائل خرد و کلانِ واقعیِ کفِ صحنه و در عرصههای گوناگون شکل بگیرند؛ علمی و تخصصی و هم جهادی و پیگیر، پنجه در پنجۀ اژدهای چند سر مشکلات و عقب ماندگیها و ناکارآمدی میاندازد و آنها را از پای در میآورند. این کارگروهها -فرهنگی، سیاسی، آزاداندیشی، بین الملل، علمی،اطلاعاتی، اجتماعی و...- فرآیندی هستند که در عین حل مسائل مردم و جلو بردن قدم به قدم انقلاب تا سر منزل تمدنی، نسل فعلی را برای شانه دادن زیر بار مدیریتهای بزرگتر تربیت میکند.
این فرآیند آزمودهی فتح الفتوح انقلاب اسلامی است، این سردارسازی که از دل آن حسن باقریها بیرون میآید و بستانها و خرمشهرها آزاد میشود. تشکیل گردانهای فرماندهی، ماموریتِ افسر جوانِ تشکیلاتی است که با بهدست گرفتن ابتکار صحنه آرایی شبکه مدیریت کشور، خاکریزها را منطبق با نقشۀ انقلاب و جریان حزباللهی میچیند و کانالهای تربیتی روحاللهی را در آن میدمد. پیش از این برای ورود نسل جوان به صحنه صحبت از راهبرد "آتش به اختیار" شده بود. جریان جوان انقلابی اگر دیر بجنبد، بهجای صحنهآرا تماشاچی خواهد بود اما پرواضح که ورود نظاممند و هدفمند انبوه جوانان، یک قرارگاه ساماندهی و فرماندهی و برنامهریزی را ایجاب میکند. مغز فکری و اجرائی این حلقههای میانی هم جوان انقلابی نخبه و تشکلهای دانشجویی هستند.
البته اگر هم دیر بجنبد بهجای صحنهآرا، تماشاچی خواهد بود! جریان های نفوذی، ژنهای خوب، آقازادههای از فرنگ برگشته و احزاب سیاسی مدل جوانگرایی مطلوب خود را جلو خواهند برد. فلذا تحذیر شد «هر که هم در این زمینهها فعّالتر باشد، مؤثّرتر است؛ یعنی زمام کار دست کسانی است که فعّالیّت کنند» (دیدار دانشجویی امسال)
صد البته واضح است که این کار نهادیهای حاکمیتی نیست. برخی با نگاههای دستوری بالا به پایین و یا پوسیده و ناکارآمدِ دور از واقعیات صحنه، اگر صحنه را خرابتر نکنند احتمالا بهتر نخواهند کرد. البته که فراهم کردنِ بستر برای جاری شدن این رودخانه وظیفۀ آنهاست.
نکتۀ مهمی که اینجا مقصود نگارنده و راقم این سطور است و افقگشایی دیداری صحیح از صحنه میکند تعریفی است که از میدانداری و مدیریت نسل جوان باید داشته باشیم. برخی مدیریت و نقش آفرینی نسل جوان را در تعدادی انتصاب در شهرداری کذا و وزارتخانۀ باز هم کذا(!) و رئیس فلان سازمان و متصدی بهمان صندوق و... خلاصه میکنند. بهوضوح این نگاهی حداقلی و ناقص- والبته ناغلط!- است. مگر چند صندلی حکومتی داریم که بخواهیم برایشان یک بیانیۀ عمومی بدهیم و نسل فعلی را برای تکیه بر آنها به حرکت درآوریم. واضح است هم از تعداد صندلیها بیاطلاعاند و هم نگاهشان غلط است. هنوز تفاوت یک نهضت اجتماعی در مقیاس انقلاب را-که ۴ رکن آن هم در دیدار شرح داده شد- با این جایگزینی -هرچند هم انقلابی و درست باشد- نمیدانند. انقلاب به سیاستمدار، متفکر، فعال اقتصادی، عنصر فرهنگی و آموزشی همه با هم احتیاج دارد و در یکی از این ها خلاصه نمیشود. این یک کلانعملیات برای تربیت نسل جوان و آماده کردن آنها است و نتایج کوتاه و بلند مدت بسیاری دارد.
اما چند نکته
خسته نباشیم!
بدنۀ جنبش دانشجویی و نخبگان رسالت سنگینی در بهدست آوردن یک الگوی قابل اعتماد -پس از سعی و خطا مکرر در صحنۀ عمل- دارد. لازمۀ به نتیجه رسیدن، روحیۀ تلاش مدام و پیگیر و آستینبالازدن و خودکاری و جوشش درونی است. آفت بیعملی و اشتغالات افراطی بر توئیتبازی و پیامرسانگردی و ولگشتهای مجازی و حقیقی متاسفانه دامنگیر بخشی از جریان انقلابی است.
دنبال حاشیه نباشیم!
درگیرشدن به حاشیهها و مسائل فرعی آفت دیگر-کل جامعه و از جمله جوانان- است. سرگرم جریان بازی رسانهای اصولگرا و اصلاحطلب شدن -هرکدام یک جور- یا شایعات و حوادث هرروزهی چندروزه (!) که اگر فکر را از کار برای مسائل اصلی بازندارد حتما تمرکززدایی میکند. پرداختن به جزئیات خصوصی فلان بزن بزن همان قدری غلط است که درگیر شدن به پیدا شدن مومیایی در گودبرداری شهرری و مدرک تحصیلی فلان مسئول و نسیمهای هراز گاهی بهاری و خزانی!
انتخاباتی نکنیم
نازل تر از همه جوانگرایی را انتخاباتی کردن است و خلاصه کردن این اتفاق در ۱۴۰۰ و امثالهم و ستادبازی و از طرفی هم ستادسازیها! بدیهی است روی کار آمدن دولت حزباللهی جوان سرعت حرکت انقلاب را افزایش میدهد اما این بخش کوچکی از ماجرا برای رسیدن به آرمانشهر اسلامی و ظهور نسل پابه جفت آماده برای جلوبردن کار است و تا حد خوبی هم نتیجه است و نه مقدم یا لااقل لازم و ملزوم یکدیگرند!!
تبیین کنیم
گفتمان اساسی برای پیشبرد انقلاب در این مقطع که نخبگان جبهه حزب الله و دانشجو و طلبه انقلابی باید آن ها را تبیین کند اینهاست که برای هر چهارتا هم خطوط کلی خوبی در یکسال گذشته ترسیم شده است:
- جوانگرایی (گام دوم و پیوست ها! - عموم جوانان)
- افول غرب (۱۳آبان۱۳۹۷- دیدار دانشجویان و دانش آموزان)
- دستگاه محاسبه مومنانه (۱۹دی۱۳۹۷ - دیدار مردم قم)
- امید یا وجه دیگرش «وارونهنمایی» و نومیدکردن (۱۲مهر۱۳۹۷ - دیدار گروه های جهادی بسیجی ورزشگاه آزادی)
پ.ن: این که این مرحله دوم در بیانیه نیامد به دلیل آن بود که مخاطب بیانیه عموم بدنه جوانان بودند. اما این یکی کارویژه جریان های نخبگانی دانشجویی است!
گفتوگو