۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تشکل‌های دانشجویی» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۴۴ ب.ظ

نقش‌آفرینی در تلاطم

متن این مقاله را فعلاً فقط در کانال ما در پیامرسان بله بخوانید.

برای ارسال نظر از همین زیر اقدام کنید.

اندیشه شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۲۴ ب.ظ

تشکیلات آتش به اختیار

تشکیلاتی باشیم یا آتش به‌اختیار؟ تشکیلات یعنی نظم، تقسیم وظایف، ارتباط و اتصال و زنجیره‌ای کار کردن. آتش به‌اختیاری یعنی تحلیل، تصمیم و حرکت بر اساس درک خود از صحنه بدون معطل ماندن برای صدور فرمان از بالا. این دو ممکن است متنافی بنماید، و چه بسا تصور شود گزیری جز یکی از این دو نیست؛ تشکیلاتی هستیم، نشد، آتش به‌اختیار. اما درون بنیان اندیشه‌ای که این دو اصطلاح را به‌کار برده نه‌تنها با هم متنافی نیستند، بلکه حتی معادل هم محسوب می‌شوند.

آتش به تشکیلات

سجاد- تشکیلاتی باشیم یا آتش به‌اختیار؟ تشکیلات یعنی نظم، تقسیم وظایف، ارتباط و اتصال و زنجیره‌ای کار کردن. آتش به‌اختیاری یعنی تحلیل، تصمیم و حرکت بر اساس درک خود از صحنه بدون معطل ماندن برای صدور فرمان از بالا. این دو ممکن است متنافی بنماید، و چه بسا تصور شود گزیری جز یکی از این دو نیست؛ تشکیلاتی هستیم، نشد، آتش به‌اختیار. اما درون بنیان اندیشه‌ای که این دو اصطلاح را به‌کار برده نه‌تنها با هم متنافی نیستند، بلکه حتی معادل هم محسوب می‌شوند.

معنای تشکیلات با تقسیم وظایف عجین است و ناخودآگاه مرکزیتِ مقسّمِ وظایف را تداعی می‌کند. اگر مرکزی که صحنه را می‌پاید و توانایی قوا را می‌داند نباشد چه‌گونه تقسیم وظایف و کار کردن متصل و زنجیره‌ای و آن اتحاد و هم‌جهتی و هم‌افزایی محقق می‌شود؟ این استفهام انکاری، درست است اگر شرایط به‌قدری خاص یا مستلزم فوریت و ضرورت باشد که آحاد نیروها نتوانند سریع و صحیح به تصمیم برسند یا این که نیروهامان موجوداتی مجبور و کم‌اختیار و فهم‌ناتوان باشند (یا بخواهیم باشند). اما اگر نبود و نبودند و نخواستیم چه؟

نیروی آتش‌به‌اختیار خود آزادانه می‌اندیشد، تحلیل می‌کند، می‌فهمد و به تصمیم می‌رسد و راه می‌افتد. رهبر انقلاب آتش‌به‌اختیار را اولین بار منوط به اختلال قرارگاه مرکزی کردند و چند هفته بعد شرط آن را میسر بودن گذاشتند و نه بیشتر. یک سال بعد همین معنا را تاکید کردند؛ یعنی همه‌ی جوانها، همه‌ی گروه‌های مؤمن در زمینه‌های مختلف، هر کاری که برایشان میسّر است، و مطابق با قوانین کشور و مصلحت کشور، باید انجام بدهند و معطّل کسی نباید بمانند و قید اختلال قرارگاه مرکزی نیز برداشته شد [۱، ۲، ۳، ۴]. اما چگونه بی‌قرارگاه مرکزی هرج و مرج نخواهد شد؟ وحدت و هم‌افزایی بی‌قرارگاه مرکزی محال نیست، اگر نیروها با هم بر مبنایی واحد عمل کنند. فی‌الواقع آن مبنای واحد در حکم همان قرارگاه مرکزی است و اخوت بین نیروها در حکم طرح سازمانی. اما کدام مبنا را برای وحدت بگیریم و آن اخوت موید هم‌افزایی و مانع دوباره‌کاری یا تزاحم را چگونه حاکم کنیم؟

مبنای واحد همان قرآن است که خیط نبوت و ولایت [۵] آن را از عرش به زمین کشانیده و همین است که امر شده‌ایم بر آن خیط چنگ بزنیم؛ و اعتصموا بحبل الله. اما قرآن عظیم را به انفراد نتوان نگاه داشت مگر آن که خیط اخوت چون پود میان تارهای خیط ولایت و نبوت بتند تا عرش اخوت انسان برای نزول قرآن از عرش الرحمن فراهم شود و این است راز جمیعاً؛ و اعتصموا بحبل الله، جمیعاً؛ و مادامی که خیط اخوت مومنان را به هم مرتبط نکند در حکم غیریت و مباینت باشند که بی‌آن کُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ [۶]. این عرش اخوت برپا نشود مگر آن که چهار ستونِ وفاق و یکرنگی، اتحاد و یگانگی، تواضع و فروتنی و نهایتاً فتوت و بلندهمتی چهار زاویۀ عرش اخوت را یعنی انس، کمال، عزت و عون، برافرازند [۷].

دستور به خیزش، دوتا دوتا یا تنها از همین رو منافی تشکیلات نیست. از طرفی مومنینِ به‌پاخاسته چه تنها چه جمعی، خود به هم مأنوس شده، محض طلب کمال و عزت هم را اعانه می‌کنند و از طرف دیگر با دیگر جمعیت‌ها از روی وفاق، اتحاد، تواضع و فتوت ارتباط ایمانی شکل می‌دهند، از احوال هم مطلع می‌شوند، حرف هم را می‌شنوند، صحنه را و جاگیری نیروها را و نیاز یکدیگر را می‌شناسند، با یکدیگر برای عملیات‌ها تصمیم می‌گیرند، لازم باشد به یاری هم می‌شتابند، حتی جمعیت‌هاشان را با هم ادغام می‌کنند یا ذیل نهادهایی که آن‌ها را یاری‌گر خود در عمل به تکلیفی که شناخته‌اند می‌یابند، گرد هم می‌آیند تا نهایتاً با هم خیط اخوت را شکل دهند و امر الهی را اقامه کنند؛ امری را که خیط نبوت و ولایت با زبان فقاهت در میان‌شان بسط و نشر می‌دهد و همین است که رهبر انقلاب هفته‌به‌هفته برای عموم مردم یا خواص آن‌ها خط انقلاب را تبیین می‌کنند. نهادها اگر این آتش‌به‌اختیاری را برنمی‌تابند، از آتش به‌اختیاران نیست، از آن نهادهاست که کفایت هم جهت کردن و تحت کفایت خود قرار دادن آن‌ها و جلب پذیرش آنان را و درک اقتضای این نوع نقش‌آفرینی را ندارند. آتش به‌اختیاری منافی تشکیلات نیست؛ آتش به‌اختیاری رمز مجمل سازوکار تشکیلاتی مومنین است.

 

آینده پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۴۲ ب.ظ

گام دوم؛ مرحله دوم، به خط زدن!

این فرآیند آزموده‌ی فتح الفتوح انقلاب اسلامی است، این سردارسازی که از دل آن حسن باقری‌ها بیرون می‌آید

در سرآغاز پنجمین دهۀ انقلاب و در گام دوم حرکت انقلاب به سمت تمدن اسلامی بیانیه‌ای صادر شد که زمستان ۹۷ را برای نسل جوان مومن به انقلاب اسلامی بهار کرد. خمینی عصر ما برای جلو بردن نهضت در یک اعلامیه انقلابی فرمان جهاد عمومی داد، یک نسل را به میدان مبارزه آورد و پرچم‌دار این راه‌پیمایی تا دروازه های آرمانشهر اسلامی کرد.

یک تصمیم اساسی برای تغییر صحنه کشور به نفع آرمان‌ها لازم بود، اعتمادی حقیقی به همین نسل جوان (یک کلام جوانگرایی)! در مرحله اول ، به جهت ایجاد آمادگی ذهنی از "اعجاز رخداد انقلاب" و "بزرگی مسیر پیموده شده" سخن گفت و "هفت اولویت پیش رو انقلاب" را در تناسب با "چشم انداز تمدنی" به اجمال تبیین کرد. اما اما...